چرخه آلوده شدن بنگاه‌های اقتصادی

بسم الله الرحمن الرحیم

چرخه آلوده شدن بنگاه‌های اقتصادی

یادداشت هفته نامه تجارت فردا شماره 314

در اقتصاد ایران سه دسته از بنگاه‌های اقتصادی را می‌توان نام برد که هر یک به واسطه سازوکارهایی مجزا در معرض آلودگی به فساد قرار دارند. این سه دسته عبارتند از بنگاه‌های خصوصی، بنگاه‌های وابسته به بخش عمومی و بنگاه‌های دولتی واگذارشده. در این یادداشت ابتدا زمینه‌ها و علل گسترش فساد بین بنگاه‌های اقتصادی بررسی شده است. در ادامه لزوم تفکیک کارکرد دولت و بنگاه در اقتصاد مورد بحث قرار گرفته و در نهایت توصیه‌هایی برای ارتقای سلامت بنگاه‌های اقتصادی ارائه شده است.

متن کامل

منبع اصلی

ادامه نوشته

نقش بازار متشکل در ثبات بازار ارز

بسم الله الرحمن الرحیم

نقش بازار متشکل در ثبات بازار ارز

یادداشت پایگاه خبری اتاق بازرگانی ایران

راه‌اندازی بازار متشکل معاملات ارزی می‌تواند اقدامی مؤثر در جهت ثبات‌بخشی به بازار ارز محسوب شود. این بازار بستری برای معاملات نقدی اسکناس بین صرافی‌های مجاز و بانک‌های عامل را فراهم می‌کند. راه‌اندازی این بازار از جهات مختلف اهمیت دارد.

اولاً راه‌اندازی این بازار گامی در جهت افزایش شفافیت و کارایی بازار اسکناس و قاعده‌مند کردن مداخله بانک مرکزی در بازار است. ثانیاً با گسترش این بازار و افزایش کارگزاران آن، زمینه مناسبی برای کشف نرخ ایجاد شده و از نوسانات نرخ اسکناس در بازار غیررسمی کاسته خواهد شد. بازار غیررسمی اسکناس اگر چه در مقایسه با سایر بازارهای ارزی، سهم بسیار کمتری در مبادلات تجاری و سایر تقاضاهای ارزی دارد ولی در عمل نقش تعیین‌کننده‌ای در شکل‌گیری انتظارات دارد. علاوه برآن، با افزایش کارائی و ثبات بازار، ممکن است انگیزه بازگشت بخشی از ارز خارج‌شده از چرخه اقتصاد افزایش یابد که آن نیز می‌تواند به پایداری بیشتر بازار کمک کند.

می‌توان انتظار داشت با راه‌اندازی بازار متشکل ارزی و همزمان با آن، افزایش کارائی سامانه نیما و شناورسازی نرخ بازار رسمی ارز، فاصله نرخ حواله و اسکناس از مقدار فعلی کمتر شود.

البته موفقیت بازار متشکل ارزی، نیازمند اقداماتی است از جمله می‌توان به افزایش تعداد کارگزاران، تنوع ابزارها و ارزهای مورد معامله، اعتمادسازی و اجتناب بانک مرکزی از سرکوب نرخ اشاره کرد. در ضمن نقش نهاد ناظر بر عملیات بازار نیز در کارائی بازار مهم است و لازم است بر روند اجرای مقررات بازار، نظرات دقیقی صورت بگیرد.

در مجموع راه‌اندازی بازار متشکل ارزی را می‌توان گام مؤثری دانست؛ با اینحال لازم است متعاقب آن، بانک مرکزی گام‌های بعدی را نیز بردارد. مهمترین اقدامات لازم برای ثبات‌بخشی به بازار ارز، شامل حذف کامل و یکباره ارز ترجیحی، افزایش کارائی سامانه نیما، همگرا و شناور کردن نرخ‌ها، ایجاد یک کریدور نرخ ارز و مدیریت نوسانات نرخ ارز است. بدون گام‌های اصلاحی بعدی، اهداف مورد نظر سیاست‌گذار در ثبات‌بخشی به بازار ارز حاصل نخواهد شد.

موفقیت بانک مرکزی در ثبات‌بخشی به بازار ارز، الزامات دیگری نیز دارد. باید در نظر داشت که عوامل بنیادین اقتصادی مانند رشد نقدینگی و تورم و نیز برخی محدودیت‌های ناشی از متغیرهای برونزای خارجی، تعیین‌کننده نرخ ارز در بازار خواهند بود. باید مراقب بود در شرایطی که عوامل بنیادین تعیین‌کننده نرخ، مسیر نرخ ارز را تعیین می‌کنند، بانک مرکزی با استفاده از توان مداخله خود اقدام به تثبیت نرخ ارز اسمی یا اثرگذاری بر روند نرخ ارز ننماید. در چنین شرایطی، ثبات شکل‌گرفته در بازار، شکننده و ناپایدار خواهد بود. مبنای بانک مرکزی برای مدیریت بازار ارز باید تثبیت نرخ ارز حقیقی، مدیریت شوک‌ها و نوسانات ارزی، تسهیل مبادلات و افزایش کارائی بازار باشد. همچنین لازم به تأکید است که در سطح کلان، ثبات نرخ ارز در نهایت در گرو مدیریت رشد نقدینگی و بهبود انتظارات است. بدیهی است بدون آن دو، در بلندمدت نمی‌توان به ثبات نرخ ارز و آرامش بازار دست یافت.

منبع اصلی

حل مسئله تأمین مالی خسارات سیل

بسم الله الرحمن الرحیم

حل مسئله تأمین مالی خسارات سیل

سرمقاله روزنامه دنیای اقتصاد 26 اردیبهشت

در پی سیل اخیر، به‌طور منطقی اولین گام دولت در پاسخ به این مساله، تمرکز بر مدیریت بحران و تسریع در امدادرسانی و اسکان موقت آسیب‌دیدگان بوده است. با فروکش کردن بحران، همچنان وظایف سنگینی برعهده دولت قرار دارد و در این زمینه، نحوه طراحی برنامه‌ها و اقدامات بعدی دولت بسیار حائز اهمیت است. هرگونه نقصان و ناکارآمدی در بازسازی خسارت‌ها، پیامدهای مختلفی داشته باشد.

برای مثال ممکن است از یک طرف تبعاتی مانند ماندگاری فقر و بیکاری در مناطق سیل‌زده را به‌دنبال داشته باشد و از طرف دیگر منجر به تحمیل خسارت‌ها و هزینه‌های مضاعف و بلندمدت به اقتصاد کشور شود.

متن کامل یادداشت

منبع اصلی

ادامه نوشته

قیچی دولبه پولی مالی

بسم الله الرحمن الرحیم

قیچی دولبه پولی مالی

سرمقاله روزنامه دنیای اقتصاد 15 اردیبهشت

اگر چه فعلا نرخ رشد نقدینگی در اقتصاد ایران کمتر از میانگین بلندمدت است، ولی به دلایل مختلف، مساله رشد نقدینگی در سال جاری و تبعات آتی آن، از موضوعیت و اهمیت بسیار برخوردار است. در سال جاری،‌ دو عامل کسری بودجه دولت و مشکلات ساختاری نظام بانکی، به‌طور بالقوه زمینه رشد فزاینده نقدینگی را فراهم خواهند کرد. هر یک از دو عامل مذکور نیز متاثر از شرایطی مانند تشدید تحریم‌ها، رکود اقتصادی و مشکلات انباشته برجای مانده از قبل، روند فزاینده‌ای خواهند داشت.

متن کامل یادداشت

منبع اصلی

ادامه نوشته

پای در بند

بسم الله الرحمن الرحیم

پای در بند

رشد اقتصادی چگونه در تنگنای سرمایه‌گذاری گرفتار شد؟

یادداشت هفته نامه تجارت فردا شماره 312

آمارهای رسمی نشان می‌دهد از سال 1397 بار دیگر تولید ناخالص داخلی کشور کاهش یافته است و برآوردهای مختلف حاکی از آن است که رشد اقتصادی در سال جاری نیز منفی خواهد بود.

علل کاهش تولید را می‌توان در یک دسته‌بندی کلی به سه دسته عوامل تقسیم‌بندی کرد: عامل اول استهلاک ظرفیت‌های تولید و کاهش سرمایه‌گذاری، عامل دوم شوک ناشی از تشدید تحریم‌های خارجی و عامل سوم سیاست‌های نادرست اقتصادی است که موجب تعمیق رکود شده است.

در مورد عامل اول، شواهد آماری نشان از استهلاک ظرفیت‌های رشد و کاهش دارایی‌های مولد دارد. این مساله عملکرد رشد اقتصادی را تحت تاثیر قرار داده است. مطالعات تجربی رشد اقتصادی در ایران نشان می‌دهد که متغیر انباشت سرمایه ثابت، مهم‌ترین عامل تعیین‌کننده رشد اقتصادی است و بخش عمده‌ای از تغییرات رشد را توضیح می‌دهد. در این یادداشت، با تمرکز بر مساله سرمایه‌گذاری در اقتصاد ایران و تحلیل آماری سرمایه‌گذاری در کشور، علل و عوامل موثر بر کاهش سرمایه‌گذاری مورد تحلیل قرار گرفته است.

متن کامل یادداشت

منبع اصلی

ادامه نوشته

بذر ابرتورم

بسم الله الرحمن الرحیم

بذر ابرتورم

آیا به ابرتورم نزدیک می‌شویم؟

یادداشت هفته نامه تجارت فردا شماره 311

از یک سال پیش و همزمان با جهش نرخ ارز و تضعیف ارزش پول ملی، دیدگاه‌های مختلفی از سوی اقتصاددانان داخلی و حتی غیرایرانی در خصوص پدیده ابرتورم در اقتصاد ایران مطرح شده است. به استثنای معدودی از افراد، اغلب اقتصاددانان ضمن پیش‌بینی افزایش تورم در ماه‌های پیش‌رو، وقوع پدیده ابرتورم را فعلاً غیرمحتمل دانسته‌اند. بررسی روند تغییرات شاخص‌های قیمت، حاکی از آن است که اقتصاد ایران فاصله بسیاری با پدیده ابرتورم، به معنی رایج آن دارد. از سوی دیگر، برخی سیاست‌ها و رویه‌های دولت در پاسخ به رکود تولید،‌ مشکلات نظام بانکی و کسری بودجه، موجب شده است بار دیگر این سوال در ذهن صاحب‌نظران اقتصادی شکل بگیرد که آیا اقتصاد ایران در معرض وقوع یک ابرتورم قرار دارد؟ این یادداشت، به این موضوع می‌پردازد که اگرچه اقتصاد ایران با ابرتورم فاصله دارد ولی برخی سیاست‌های جاری به مثابه کاشتن بذر ابرتورم در اقتصاد کشور است.

متن کامل یادداشت

منبع اصلی

ادامه نوشته

نکته‌ای در خصوص برداشت ریالی از صندوق توسعه ملی

بسم الله الرحمن الرحیم

نکته‌ای در خصوص برداشت ریالی از صندوق توسعه ملی

در زمینه برداشت از منابع صندوق توسعه ملی برای جبران خسارت‌های سیل و سایر مخارج اولویت‌دار دولت، چند نکته قابل ذکر است. به عنوان مقدمه باید گفت که در حادثه سیل اخیر، هزینه‌های گسترده‌ای بابت امدادرسانی و اسکان موقت حادثه‌دیدگان و مخارج عمرانی بسیار گسترده‌تری در آینده بابت بازسازی زیرساخت‌ها و تأسیسات آسیب‌دیده به دولت تحمیل خواهد شد. از طرف دیگر، این حادثه بارمالی سنگینی بر شرکت‌های بیمه، بنگاه‌ها، واحدهای اقتصادی و خانوارها تحمیل کرده است. ابعاد خسارت‌ها در حدی است که دولت ناگزیر به حمایت مستقیم از بنگاه‌ها و خانوارهای آسیب‌دیده است. احتمالاً بدون حمایت دولت، آثار فقر و بیکاری تا مدت‌ها در منطقه باقی خواهد ماند.

نحوه ورود دولت به این مسئله و شیوه تأمین مالی جبران خسارت‌ها و حمایت از آسیب‌دیدگان و بازسازی زیرساخت‌ها، بسیار حائز اهمیت است. برخی از شیوه‌های حمایتی ممکن است ابعاد هزینه‌های تحمیل شده به اقتصاد کشور را گسترده‌تر کند. یکی از شیوه‌هایی که در استفاده از آن لازم است جوانب کار به خوبی بررسی شود و احتیاط لازم صورت گیرد، برداشت ریالی از منابع صندوق توسعه ملی برای جبران خسارت‌های سیل است که ‌ممکن است تبعات و عوارض گسترده‌ای به دنبال داشته باشد. لذا این مسئله به بررسی و تحلیل دقیق‌تری نیاز دارد.

برداشت از منابع ارزی صندوق برای بازسازی زیرساخت‌های اساسی و اعطای تسهیلات ارزی به بخش‌های غیردولتی و سرمایه‌گذاران خارجی برای سرمایه‌گذاری در مناطق تخریب‌شده، اصولاً نباید محل اشکال باشد. آنچه محل نگرانی است، برداشت ریالی از منابع صندوق توسعه ملی برای تأمین مالی مخارج دولت در بازسازی مناطق آسیب‌دیده و پرداخت به آسیب‌دیدگان است.

برای توضیح این مطلب باید گفت که اولاً کارکرد اصلی صندوق توسعه ملی، تبدیل درآمدهای منابع طبیعی به دارایی‌های مولد و حفظ سهم نسل‌های آینده از این منابع است. با همین هدف نیز مطابق با مقررات، منابع اندوخته شده صندوق توسعه ملی باید صرف اعطای تسهیلات به بخش‌های غیردولتی برای سرمایه‌گذاری و افزایش ظرفیت تولید، توسعه ظرفیت‌های صادراتی، سرمایه‌گذاری در بازارهای پولی و مالی خارجی و حمایت از سرمایه‌گذاری خارجی شود. منابع صندوق توسعه ملی، منابع ارزی است و مصارف آن نیز در قالب مصارف ارزی تعریف شده است. برداشت ریالی از منابع صندوق توسعه ملی، برای جبران مستقیم هزینه‌های دولت یا تأمین مالی سایر هزینه‌هایی که باید از محل منابع عمومی تأمین شود، بر خلاف مأموریت ذاتی صندوق توسعه ملی است و عوارضی برای اقتصاد کشور دارد.

ثانیاً، برداشت ریالی از منابع صندوق توسعه ملی، با توجه به ساز وکارهای موجود، ‌در عمل همانند افزایش خالص دارایی‌های خارجی بانک مرکزی و افزایش پایه پولی عمل می‌کند. به بیان دیگر، برداشت ریالی از منابع صندوق توسعه ملی به لحاظ عملیاتی مستلزم آن است که بانک مرکزی به میزانی که جواز قانونی لازم را دریافت کرده است، بدهی‌های خود به صندوق توسعه ملی را کاهش دهد و معادل ریالی آن را به حساب دولت واریز نماید. این فرایند به معنی خرید ارز توسط بانک مرکزی و افزایش خالص دارایی‌های خارجی بانک مرکزی است. افزایش خالص دارایی‌های خارجی بانک مرکزی طبیعتاً منجر به افزایش پایه پولی خواهد شد.  

البته در این شرایط، اگر بانک مرکزی بتواند معادل ارز خریداری شده را به فروش برساند، خالص دارایی‌های خارجی بانک مرکزی به میزان قبلی بازخواهد گشت. نکته آن است که در شرایط فعلی، عوارض منفی کاهش ذخایر ارزی بانک مرکزی کمتر از افزایش پایه پولی نیست. در واقع در شرایط تحریم، لازم است حفظ ذخایر ارزی بانک مرکزی یکی از اولویت‌های دولت باشد. بنابراین، چنانچه بانک مرکزی مقید به حفظ ذخایر ارزی خود باشد، در این شرایط برداشت ریالی از صندوق توسعه ملی به معنی افزایش پایه پولی و خلق پول جدید است. باید اضافه کرد که استفاده از منابع بانک مرکزی، به طور مستقیم یا غیرمستقیم، اگر چه از سایر شیوه‌ها سهل‌الوصول‌تر است ولی هزینه‌ها و عوارض بلندمدتی برجای خواهد گذاشت. استفاده از منابع بانک مرکزی برای تأمین مالی بازسازی سیل زمانی می‌تواند مورد توصیه قرار بگیرد که امکان سیاست‌گذاری در جهت کاهش نقدینگی از سایر مسیرها وجود داشته باشد که در این صورت هم لازم است تبعات رکودی و سایر عوارض آن در نظر گرفته شود.

در پایان باید گفت سیاستگذاری در شرایط فعلی که اقتصاد به طور همزمان با مسائلی مانند رکود طرف عرضه، تورم بالا، کاهش درآمدهای ارزی و وقوع بلایای طبیعی مواجه است با دشواری و پیچیدگی همراه است و از طرف دیگر نیز هریک از شیوه‌های جبران خسارت‌ها، تبعات و عوارض کوتاه‌مدت و بلندمدت متفاوتی برجای می‌گذارد. لذا در مورد بهترین شیوه تأمین مالی جبران خسارت‌های سیل، به سادگی نمی‌توان اظهار نظر کرد. لازم است ابتدا ابعاد دقیق‌تری از خسارت‌های وارد شده بر بنگاه‌ها، ‌ خانوار و زیرساخت‌های عمومی احصا شود. سپس، ظرفیت‌های موجود در بودجه عمرانی، ظرفیت‌های جدید ناشی از جابجایی ردیف‌های بودجه، انتشار اوراق مشارکت برای بازسازی زیرساخت‌ها، استفاده از تسهیلات بانکی و پرداخت یارانه سود از محل ردیف‌های بودجه‌ای و نظایر آن هر یک جداگانه و با درنظر گرفتن ملاحظات هزینه و فایده و عوارض بلندمدت بررسی و در دستور کار دولت قرار بگیرد.

منبع اصلی